عترت صامت

اگر ناطق بودن ائمه اطهار ع به انسان بودن و داشتن قدرت تکلم باشد آنگاه چطور می‌توان گفت که معصومین ع در زمان ما قرآن ناطق هستند؟! چرا که‌ایشان در حال حاضر در بین ما نیستند و به ظاهر قدرت تکلم ندارند و حتی امام زمان (عج) نیز در غیبت هستند و با ما به صورت علنی سخن نمی‌گویند.


اگر ناطق بودن‌ایشان بواسطه داشتن منطق و براهین الهی مبتنی بر قرآن کریم و الهامات وحیانی باشد پس چرا قرآن را کتاب صامت بنامیم؟! چرا که ناطق بودن قرآن کریم و بیان منطقی حق و حقیقت توسط آیات مبین و بلیغ قرآن مجید بر کسی پوشیده نیست.


عنایت به اینکه برخی به بهانه ناطق بودن ائمه اطهار ع، قرآن را بوسیده و به کناری گذارده‌اند، برآن شدیم تا شبهاتی را که باعث دوری بسیاری از شیعیان و محبان معصومین ع از کتاب خدا شده است را حدالمقدور پاسخ دهیم.


امروز که یکی از دو ریسمان الهی (قرآن و عترت) در غیبت است، بر هر فرد شیعه‌ای فرض است که بیش از هر چیزی به کتاب خدا متمسک گردد و نگذارد دیگران (اهل سنت و حتی غیر مسلمانان) در توجه و تمسک به این ریسمان محکم الهی گوی سبقت را برباید.


اینکه برخی ولایتمداران، علما، مداحان و انقلابیون خواسته و یا ناخواسته بی‌رغبتی به قرآن کریم و بی‌مهری نسبت به برخی شعائر الهی همچون تلاوت، حفظ و مفاهیم قرآن کریم دامن می‌زنند خطری است جدی برای موضوعاتی حیاتی همچون مهدویت، انقلاب اسلامی، تشیع و سایر ارزش‌های دینی.

• مثلاً برخی می‌گویند کل قرآن یک یا حسین است و بس!
• یا اینکه ما چه کار به قرآن کریم داریم هر چه رهبری گفت عمل می‌کنیم!
• یا اینکه حکومت اسلامی است و قوانین ما بر اساس قرآن است و دیگر نیازی به قرآن خواندن ما نیست!
• یا اینکه حوزه علمیه ما قرآنی است و ما نیازی به قرآنی شدن نداریم!
• یا شهدا حافظان و عاملان واقعی قرآن هستند و در مسیر آنان بودن مهم است نه تلاوت و انس با قرآن!
• یا خوارج و ابن ملجم و برخی از قاتلان امام حسین ع هم قرآن خوان بودند!
• یا عمل به قرآن مهم است چه کار داریم به قرائت و حفظ و...!
• یا ما ایرانی هستیم و نیازی به عربی خواندن قرآن نیست!
• یا دعا قرآن صاعد است و ما به دعا خواندن(دعای کمیل، دعای توسل، زیارت عاشورا و... ) اکتفا می‌کنیم!
• یا قرآن یک کتاب مقدس است و ما فقط برای آرامش روحی از آن استفاده می‌کنیم اما مطالبش قدیمی است و امروز کاربرد ندارد و برای سبک زندگی و امور امروزی به ناچار باید به سراغ آموزه‌های غربی برویم!
• و یا قرآن فقط برای هدایت معنوی است و برای امور مادی و دنیوی حرفی ندارد!
• و یا اینکه کل قرآن در حفظ، قرائت و مفاهیم (ترجمه و تفسیر) خلاصه می‌شود و عملاً برنامه‌ای برای امور اقتصادی، اداری، اجتماعی، نظامی، صنعتی، کشاورزی، دامداری، شهرسازی، فناوری، فرهنگی، تعلیم و تربیت، هنر و... ندارد!
• قرآن فقط برای اموات است...
• قرآن فقط برای ثواب است...
• و یا...!

این گونه شبهات است که موجب شده انقلاب اسلامی پس از حدود نیم قرن هنوز به جایگاه اصلی خود نائل نگردد و وضعیت قرآنی کشور اگر چه به لحاظ کمی بهتر از زمان طاغوت است ولیکن به هیچ وجه در شأن یک مملکت شیعی و مطرح در جهان نمی‌باشد. به عنوان مثال حافظان قرآن کریم و فعالان قرآنی کشور بسیار اندک هستند و نسبت به کل جامعه هیچ و ناچیز است و این در حالی است که مقام معظم رهبری تربیت ده میلیون حافظ قرآن کریم را از جریان انقلابی مطالبه نمودند ولی بعد از گذشت ده سال هیچ اقدام مؤثری صورت نپذیرفته است.


ضمن اینکه استفاده کاربردی و عملی از آموزه‌های قرآنی نه در بدنه مدیریتی و حاکمیتی جامعه محسوس و ملموس است و نه در جامعه و نه حتی در امور شخصی متدینین و علما!

• مثلاً بانک‌ها بر خلاف آموزه‌های قرآنی آلوده به ربا هستند و اقتصاد ما نیز بر خلاف قائده نفی سبیل به شدت وابسته به غرب است.
• فضای مجازی نیز در سلطه کامل دشمنان اسلام و قرآن است.
• فرهنگ ما کاری به آموزه‌های قرآنی ندارد و عملاً از آموزه‌های غربی تبعیت می‌نماید و بر خلاف آموزه‌های قرآنی و دینی، فرهنگ منحط و خطرناک آپارتمان نشینی، مصرف گرایی، رفاه‌زدگی، تجمل‌پرستی، انحصار طلبی، احتکار منابع طبیعی و همچنین فرهنگ نابخردانه کارمندپروری جایگزین دارواسعه (خانه‌های بزرگ و مولد)، اقتصاد مقاومتی، تولید پایدار، عدالت اجتماعی، فقرستیزی و... شده است.
• اموری همچون تشکیل خانواده، فرزندآوری و تعلیم و تربیت خانواده محور به خاطر دوری از سبک زندگی قرآنی به مرحله بحران رسیده است و نسل آتی تشیع در معرض مخاطرات جبران ناپذیری قرار گرفته است.
• دشمنان قرآن و اسلام حتی برای تغذیه، بهداشت و درمان ما نقشه‌ها کشیده‌اند و به خاطر دوری ما از سبک زندگی دینی و قرآنی چشم بسته از آنان به طور محض تبعیت می‌کنیم.
• حوزه علمیه نیز بخاطر خودباختگی برخی از مسئولانش و چه بسا نفوذ دشمنان، کاری به قرآن کاربردی و عملیاتی ندارد و همین امر موجب ریزش نگران‌کننده ورودی طلاب و افزایش شدید انصرافی‌های آن گردیده و عملاً روحانیت از داشتن مهمترین سلاح تبلیغی(یعنی قرآن کریم و احادیث) محروم مانده است.
• خلاصه اینکه با گذشت این همه سال از انقلاب اسلامی هنوز بسیاری از مردم از قرآن کریم جز یک کتاب مقدس و تاریخی چیزی ندیده و نمی‌دانند. و نیاز است انقلابی دیگر برای ورود قرآن و عترت به همه شئونات حاکمیت، اجتماع و زندگی فردی شکل گیرد و این جز با برخورد قاطعانه و خشن با منافقین و جریانات بیگانه‌پرست و ضداسلام محقق نخواهد شد.
• در نظام اسلامی نباید به کسی که با قرآن کریم بیگانه است مسئولیت دولتی و حاکمیتی داد و بر خلاف امروز که اهالی فوتبال و سینما مسلط بر اذهان مردم و بیت المالند، می‌بایست اهل قرآن در نهایت توجه و حمایت حاکمیت باشند.

نکته: عترت صامت نماد این نگاه راهبردی است که در زمان غیبت امام عصر(عج) بزرگترین مداح اهل بیت ع قرآن کریم است و آئینه تمام نمای حقانیت تشیع است و این نگاه می‌طلبد که شیعیان بخصوص انقلابیون و ولایتمداران کاملاً با قرآن مأنوس و آشنا باشند تا بتوانند بر دشمنان فائق آیند و از فتنه‌ها و انحرافات با سلامت عبور نمایند و به برپایی تمدن اسلامی و تحقق ظهور منجی جامه عمل بپوشانند. به عبارت بهتر عترت صامت به این معناست که قرآن همان عترت است ولی در قالب نوشته‌ای صامت (ساکت و بدون کلام).